متن آهنگ آواز خون محسن چاوشی
رخت عزامو ، پیرهن سیامو ، از باغچه بیرون میکشم دلتنگیامواز غربت تو ، با من بخونه ، حرفی به سینه میزنه زنگ صدامودل بود خون شد ، جونم فدای ، مشکی که مثل لاله های واژگون ش...
۰
۱۹۱۷
رخت عزامو ، پیرهن سیامو ، از باغچه بیرون میکشم دلتنگیامواز غربت تو ، با من بخونه ، حرفی به سینه میزنه زنگ صدامودل بود خون شد ، جونم فدای ، مشکی که مثل لاله های واژگون ش...
صدای پا نبود صدای تق تق شکستن تو بودغروب خسته بود که من سرم هنوز رو دامن تو بودصدای پای تو که توی راه راه زبونه میکشیدتمام روحمو برای دیدنت به خونه میکشیدبه مادرم بگین...